ارتباطات بین فرهنگی

این وبلاگ به مباحث مرتبط باکلاس درس ارتباطات بین فرهنگی دکتر عاملی می پردازد.

ارتباطات بین فرهنگی

این وبلاگ به مباحث مرتبط باکلاس درس ارتباطات بین فرهنگی دکتر عاملی می پردازد.

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است

 قبل شروع مبحث از مثالی چون فیلم حضور( being there) نوشته ی یرژی کوشینسکی شروع می کنم. چَنس، باغبانی فاقد هویت و شناسایی، است که هرگز پایش را از خانه‌ای که در آن باغبانی می‌کرده‌است بیرون نگذاشته و دنیای خارج برای او تنها از دریچه تلویزیون معنا دارد. بعد از مرگ صاحبخانه، چَنس به اجبار از خانه بیرون می‌رود. رفتار٬ گفتار٬ راه رفتن٬ خوردن٬ و نگاه کردن وی رونوشتی است از آنچه که در آدم های تلویزیون می بیند. پس از مرگ صاحب خانه٬ بازماندگان٬ وی را با یک جامه دان از لباس هایی که مال ارباب بود و چند تکه خرت و پرت به بیرون می اندازند. او گام در جهانی می گذارد که یکسره برایش بیگانه است. از آنجایی که وی چنان لباس های فاخری بر تن دارد٬ و رفتارش درست مانند پرزیدنت ها و بلندپایگانی است که در تلویزیون دیده است٬ مردم خیال می کنند وی مسترگاردنر٬ یکی از پول دار ها می باشد که دچار فراموشی شده است. یکی از میلیونر ها او را می برد به خانه خود و برایش جا می دهد. بدین ترتیب راهش به مجالس اعیان و اشراف باز می شود و از خیر سر آموزشی که از تلویزیون دیده است٬رفتارش در جمع آنان بی نظیر می باشد. او دیگر نمی داند کیست٬ حتی نمی داند اسم اش چیست - دیگر گاردنر از یادش رفته است - اما مردم به خاطر شکل و شمایل ظاهری و رفتار وی٬ او را طور دیگری می شناسند

هویت چیست ؟ 

 هویت دست کم دو سو دارد: سویی که از آن خود آدمی می باشد٬ و دستاورد پیشرفت و بالندگی روانشناسانه اوست٬ و سویی که از آن مردمان پیرامون او یا جامعه است. هویت ایستا نیست بلکه تغیر پذیر است همانطور که در داستان بالا برای نمونه گفتم فرد شخصیتی جدید برایش ساخته شد و خودش را صیغل داد. گاهی اوقا فرد هیچ شخصیتی ندارد اما جمع اطراف برای او شخصیتی جدید می سازد. سرگذشت ما به نوعی هویت ما را می سازد. فردی که در داستان بود هویتی نداشت اما تلوزیون شخصیت او را شکل داد. در نتیجه هر آدمی در فرهنگ خود جایگاهی دارد و بدون آن جایگاه کیستی وی دستخوش افت و خیز های همراه با دشواری می گردد(مارینوس،1988،ص15).

 پیوند هویت و فرهنگ

 هر فرهنگی جایگاه افرادش را مشخص می سازد. فرهنگ برای شخص وابستگی و هم جدایی می آورد. رویارویی با فرهنگ ها هر چقدر هم کوچک باشد باور ها و یقیین ها را سست خواهد کرد. هر چه فرهنگ بسته تر باشد و همبستگی فرهنگی بیشتر باشدرعب و وحشت از دست دادن ارزش ها بیشتر خواهد بود(مارینوس،1988 ،۲۰).

 تاثیر رسانه ها بر هویت و فرهنگ 

 رسانه هایی مثل تلوزیون تاثیر عجیبی بر افراد دارند. تاثیر رسانه به نوعی افراد را فردگرایانه تر کرده است

 

حساسیت بین فرهنگی ارتباطات بین فرهنگی                                                           

 ارتباط انسان ها، سنگ بنای جامعه انسانی است و بدون آن هرگز فرهنگ به عنوان خصیصه ی جامعه ی انسانی پدید نمی آمد. سامووار، فرهنگ و روابط بین فرهنگی از حوزه های مهم زندگی است که تحت تاثیر جهانی شدن، تغییر یافته است. روابط سنتی گذشته، تحت تاثیر ارتباطات که مهم ترین بستر جهانی شدن، تغییر یافته است. روابط سنتی گذشته، تحت تاثیرارتباطات که مهم ترین بستر جهانی شدن است تغییر یافته است. این برخوردها به دلیل وجود ارتباطات و تماس های موجود در دنیا بیش تر شده و اهمیت فزاینده ای یافته است(سامووار98،1379). وجود همدلی و همگرایی فرهنگی و پذیرش اجتماعی در بیت اقوام، یکی از راه رسیدن به وفاق اجتماعی است. نظریه حساسیت های بین فرهنگی که به منظور تبیین جهت گیری های افراد نسبت به یکدیگر به کار می رود، توسط میلتون بنت ارائه شده است. براساس این نظریه توسعه ارتباطات افراد منجر به کاهش حساسیت های بین فرهنگی می شود. «حساسیت بین فرهنگی متغیر مهمی در موقعیت های مختلفی است که برای تعامل با افراد سایر گروه ها به کار می رود. این تعامل می تواند به صورت اقدام در یک مأموریت بین المللی یا به شکل توریسم باشد. میلتون جی بنت مدل نظری شش گانه ای در مورد حساسیت های بین فرهنگی دارد. با گسترش پهنه ی ارتباطات واقعی بین قومی و ارتباطات مجازی و بالا رفتن آگاهی و شناخت بین قومی، حساااسایت های بین فرهنگی تعدیل و کاهش می یابد. با توجه به تاثیرات مهم فرهنگ بر زندگی انسان ها در دهه ی اخیر، فرهنگ به شدت مورد توجه ی جامعه شناسان و نظریه پردازان اجتماعی قرار گرفته است؛ به طوری که برخی از مهم ترین پدیده های فرهنگی در زمان ما با واکنش ما نسبت به تفسیر جهان به عنوان یک کل ارتباط دارد(رابرتسون 1385:83و 107). فرهنگ شامل عناصر متعدد ی از جمله آداب و رسوم و مدهب است و عنصر کتمایزکننده ی افراد یک قوم از سایرین محسوب شده و به همین جهت، سبب ایجاد حساسیت میان دو گروه فرهنگی مختلف در تعامل با یکدیگر می شود(گرین هلتز به نقل از عاملی و مولایی 1388:2). در دیدگاه هربرت مید مسئله حساسیت بین فرهنگی را با مفهوم خود و دیگری ارتباط برقرار می کند. در نظریه اجتماعی هربرت مید، خود اغلب یک خود اجتماعی است و در جریان تعاملات و مناسبات با دیگران شکل می گیردو آگاهی شخص از خودش ، بازتاب افکار دیگران در مورد اوست. از این رو به هیچ وجه نمی توان از خودهای جداگانه صحبت نمود. جامعه همان مناسبت اجتماعی میان افراد است و افراد نیز خارج از همین مناسبت اجتماعی نمی توانند وجود داشته باشند. بدون مناسبت اجتماعی کنشگری انسانی و فرهنگ وجود نخواهد داشت. جامعه برآیندی از مکالمه ی ایماها و اشارات درونی شده با خود و دیگران می باشد. خود یک امر تکوینی است و در جریان تعاملات اجتماعی با دیگران شکل می گیرد و زمینه اجتماعی جایگاه درخور توجهی در شکل گیری آن دارد(مید، 1394: 76).

نتیجه گیری 

حساسیت بین فرهنگی عامل مؤثری در روابط بین گروه های مختلف  است که چگونگی آن بر ارتباطات تأثیرگذار است. تفاهم بین فرهنگی و حساسیت های میان فرهنگی به یکدیگر وابسته اند مانند دو روی یک سکه اند. هرچه حساسیت کمتر شود تفاهم بین افراد افزایش می یابد. 

منابع 

v    تراس، مارینوس(1988)، فرهنگ و هویت،مترجم؛خلخالی،نادر 

v    سامووار،ل.ای پورتر و استفانی، ل(1379): ارتبطات بین فرهنگ ها ، ترجمه غلامرضا کیانی و سید اکبر میر حسینی ، تهران ، نشر باز

v    عاملی، سعیدرضا و مولایی، حمیده(1388): دوجهانی شدن ها و حساسیت بین فرهنگی (مطالعه موردی روابط بین فرهنگی اهل تسنن و تشیع در استان گیلان)، فصلنامه تحقیقات فرهنگی، دوره دوم،شماره6.

v    رابرتسون،رونالد(1385)جهانی شدن، تئوری های اجتماعی و فرهنگی، ترجمه کمال پولادی، تهران ،نشر ثالث.

 


faeze alencheri
۰۴ خرداد ۹۸ ، ۰۱:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر